محله آخونی .... آخینی
محله پدری و ریشه های زندگی ام
قالبوبلاگ
نويسندگان
آخرينمطالب


دو نفر آخر از چپ آقایان : حمید قاسملوی آخونی - احد فرحناک ( مربیان با سابقه تنیس )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: محله آخونیورزشکاران آخونی
[ 7 / 7 / 1393 ] [ 11:18 ] [ غ . آ ]

احدآقا فرحناک دارای مقام درجه یک انفرادی تنیس


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: محله آخونیورزشکاران آخونی
[ 7 / 2 / 1392 ] [ 11:15 ] [ غ . آ ]

از سمت جلو آقایان : جعفر شغلی-دکترجلیل حقیقیان-بهروز خیراللهی-احمد علومی-شهیدصمد دانش

ردیف دوم:حسین بنی طاهری-حسن زنده باد_...._ ...._ علیرضاشادبافی

ردیف سوم :... - غلامحسین آژیری-....-.....-.......-

ردیف چهارم :احدعلیپور-بهروز جعفری ارسی-صمد فرقه قراملکی-مهدی ...- .......

ردیف پنجم : ................. محمدحسین اسماعیل پور و عباس علیزاده

ردیف آخر :...........- میرعزیزمیرقاسمی -میرحمید بابایی  و یحیی باغبان آژیری


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 7 / 1 / 1393 ] [ 11:14 ] [ غ . آ ]

اگر از نام تیم و سال آن  (همه اسامی) اگر اطلاعی دارید لطفا در زیر و در قسمت نظرات بنویسید

 

 

ایستاده هااز راست آقایان : احمد نیک نیاز-صمد رنجبر-مرحوم صابرنیک نیاز-محمود علیپور-یحیی باغبان-

حسین ابوعلی-احد رنجبر-خسرو نصیب پور(معاون مدرسه نوبری)-مرحوم حاج احمدرسولی-

مرحوم حاج اکبرمحمدعلی زاده-رضا وندا

نشسته ها از راست آقایان :علیرضا ابوعلی- ... - .... - .... - .... - جواد باغبان پور


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: محله آخونیورزشکاران آخونی
[ 5 / 6 / 1392 ] [ 11:10 ] [ غ . آ ]

کربلا مجید آقا مایلی ، ( جواد یساری محله )

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 30 / 8 / 1393 ] [ 16:10 ] [ غ . آ ]

آقایان فرحناک و عبدالعلی زاده


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 1 / 2 / 1392 ] [ 10:57 ] [ غ . آ ]

آقا صابر ، فرزند برومند آقا فرج محمدی و پسرخواهر مرحوم آقاعلیرضا رضایی

کسبه کار بلد و با انصاف محله ، اول آخونی بطرف شهرک امام


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونیمکانیک
[ 30 / 3 / 1392 ] [ 18:17 ] [ غ . آ ]

نجار با سابقه محله


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 30 / 3 / 1392 ] [ 20:15 ] [ غ . آ ]

مرحومین : آقای علیرضا رضایی و آقای میریوسف دلپاک و صبیه ایشان

پشت سرشان جوانان محترم محله آقایان : زنده باد-حاج اسدپور-محمدعلی زاده-اولادعلی


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: محله آخونیریش سفیدان آخونی
[ 28 / 1 / 1392 ] [ 14:20 ] [ غ . آ ]

اتوبوس های مسافری زمان قدیم محله آخونی

یادش بخیر ....  

دهه های چهل بود . آنوقتها  اتوبوس واحد به آن معنای خاصی فعلی وجود نداشت .  

" محله آخونی " از میدانگاه  -  میدان انتقال خون فعلی – به دو راه  اصلی تقسیم می شد .  

راه سمت راست مستقیما به " محله قراملک  " ، که آنوقت ها از کوچه باغهای سرسبز و   

راه خاکی رد می شد ، منتهی می شد و راه سمت چپ نیز به " محله شنب غازان  ".  

اتوبوسی از محله قراملک  و از راه محله آخونی به سمت بازار می رفت و این تنها وسیله   

حمل و نفل اهالی محله قراملک و آخونی  به مرکز شهر بود .  

دو  نفر از اهالی با معرفت و مهربان  قراملک  ، به نامهای :آقا مش نقی و آقامش یوسف  

 (رحمت اله علیهم ) که باهم روی این اتوبوس کار میکردند ، صاحب این اتوبوس بودند   

  و هر روز با حمل افراد و حتی حیوانات خانگی آنها از قبیل : مرغ و خروس و گوسفندان   

کوچک آنها ، کمک اهالی بودند .  

یادم می آید که از افراد بزرگتر نفری یک ریال و از بچه ها هر نفری نصف آن ( ده شاهی )   

پول  بلیط میگرفتند و چون آن موقع بلیط چاپ نکرده بودند ، پول نقد میگرفتند .   

اتوبوسهای قبل از اتوبوسهای زردرنگ ، اتوبوسی آبی رنگ  از نوع اتوبوسهای فیلم " اتوبوس "

ساخته ی یداله صمدی بودند و آنجورکه یادم مانده  رنگ آبی داشت . چه کیفی می کردیم

وقتی سوار آن می شدیم .

( اتوبوس اولیه " قراملک - آخونی - بازار " ، عین همین اتوبوس بود )

حتما جای مان دم پنجره بود تا با ولع زیاد منظره های اطراف را تا خود بازار از پنجره سیر 

 می کردیم . اگر جایی برای نشستن پیدا نمی شد مسقیما و با رد شدن از لابلای پای افراد ،   

خودمان را به نزدیکی  آقا مش نقی – راننده – می رساندیم تا  نحوه رانندگی  او را ببینیم .   

رانندگی را با اشتیاق تمام تماشا می کردیم . یعنی از بچگی عشق ماشین بودیم . 

یادم می آید که حتی وقتی با اتوبوس های بین شهری به مسافرت مشهد می رفتیم حتما   

حواس من به دنده عوض کردن های راننده و اینکه موقع دنده عوض کردن ، آقاراننده چه

چیزهایی را همزمان باهم انجام می داد ، بود .   

یادش بخیر ، آقا مش نقی و همکارش یک کیسه چرمی قرمز رنگی تهیه کرده بودند و از   

کمربند شلوار خود ( مثل کیف موبایل ) به کمرشان می بستند و خرده پول های مسافران

را به داخل آن می ریختند . 

   ******************************

( اتوبوس بعدی قراملک - آخونی - بازار )

خط 15 آخونی

اواسط دهه چهل  بود که اتوبوسی نسبتا جادار و زردرنگ  و با دماغه مثلثی  شکل خریداری    

کردند که به آنها بنز آلمانی هیتلری می گفتند .    

درب جلویی بوسیله یک شیر بادی باز و بسته می شد . یعنی وقتی شیر را به سمت راست   

 می پیچاندی ، درب جلو با صدای " چیس س س..." مانندی در داخل بدنه ی اتوبوس به سمت   

 عقب  کشیده می شد و باز می شد و با پیچاندن به سمت دیگر ، درب بسته می شد .
 

نزدیک به دهه پنجاه ، از افراد محله مان هم یکی از همان اتوبوسهای بنز زردرنگ آلمانی 

- کمی تمیزتر از اتوبوس قراملک -را با شراکت سه بزرگ و ریش سفیدان به رحمت خدا رفته :  

(مرحوم حاج علی بقال رسولی آژیری-حاج حسین آقا علیون آخونی-حاج حسن آقا نیک نیازی) 

از همان اتوبوس های زردرنگ آلمانی ، ولی خیلی تمیز و زیبا و با تمام صندلی های 

 قرمز رنگ خریدند .

( اولین اتوبوس متعلق به  آخونی دقیقا شبیه این اتوبوس بود )

دیگر سر از پا نمی شناختیم که محله ی ما هم دارای اتوبوس مخصوص  

به خود شده است . ایستگاه اصلی اتوبوس جدیدمان جلوی قهوه خانه مش حسن قهوه چی   

و درب دوم مدرسه نوبری و با نام "  ایستگاه  خط 15 حسن آباد  "  بود .   

 وقتی از بازار می آمد بعد از پیاده کردن مسافران در همین ایستگاه منتظر پرشدن مجدد  

می شد .رانندگی اتوبوس محله آخونی را افراد بیشتری به عهده داشتند  ، اما از میان آنها 

مرحوم آقای حاج علی اکبر تقی پور ( اکبر اوشقودا ) و حاج علی زارع رجبی (شوفرمشدعلی) 

آقای حبیب نیک نیازی فرزند مرحوم حاج حسن آقا و آقای علی علیون فرزند مرحوم  

حاج حسین آقا و نیز یک سید اهل قره آغاج  بود .  

ایستگاه این اتوبوس در بازار در خیابان تربیت غربی بود  و اهالی بعد از خریدهایشان ، به این   

خیابان برای سوار شدن و برگشت به آخونی می رفتند .                           

       ************************* 

اتوبوس خط واحد تبریز

 

تقریبا در این زمانها بود که کم کم اتوبوس های واحد بطور رسمی در تبریز شروع بکار کردند .  

 اتوبوسهای آن بنز جدید و موتورشان در عقب بود .  دیگر اتوبوس های محلات برای امرار معاش  

صاحبان آن صرف نمی کردند که ناچارا فروختند . 

  و اتوبوس هایخط واحد تبریز از آن زمان بطور رسمی جایگزین آنها شدند .                    

و بدین ترتیب افسانه  اتوبوسها ی محله های آخونی و قراملک به پایان رسید . 

*******************  

( اتوبوسهای بین شهری ایران ناسیونال )  

 

برای مسافرتهای بین شهری از همان اتوبوسهای جدیدی که برای خط واحد تبریز در نظر گرفته  

شده بود ( بنز آلمانی بدون دماغ ) ، با اضافه کردن تجهیزاتی نسبتا مدرن آن زمان ، در شرکتهای    

مسافرتی استفاده می شد .  

چند شرکت مسافربری با نامهای مختلف از این اتوبوسها استفاده میکردند :

تبریزنو - میهن تور – میهن نور - میهن نورد - ترانسپورت شمس العماره – ایران پیما – ایران ترانزیت

 لوان تور - تی بی تی و ...

و دفاتر بلیط فروشی آنها در خیابان فردوسی و سه راه فردوسی بطرف چهارراه شهناز بودند .  

 

 

                                                   حیف و صد حیف سادگی آن زمان                    


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: محله آخونیاتوبوس آخونی
[ 30 / 3 / 1397 ] [ 18:50 ] [ غ . آ ]

حکم کمربند قهوه ای آقا پیمان فتحی - فرزند برومند علی آقا


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشیعکس افتخارآفرینان
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 10 / 3 / 1392 ] [ 16:45 ] [ غ . آ ]

پدر محترم آقا پیمان و احمدآقا و احد آقا فتحی


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: محله آخونیریش سفیدان آخونی
[ 10 / 3 / 1392 ] [ 16:37 ] [ غ . آ ]

هم محله ای ساکن سردرود  - ( فرزند مرحوم آقا میرزامحمد )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 22 / 3 / 1392 ] [ 20:5 ] [ غ . آ ]

رواق منظر چشم من آشیانه توست      کرم نما و فرود آ که خانه ، خانه ی توست

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: رواق منظرسر در خانه
[ 20 / 1 / 1396 ] [ 1:31 ] [ غ . آ ]

 

داستان جالب مرگ

مردی نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد سراغش ...

مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...

مرد یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا ...

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست.طبق لیست من ، الان نوبت توئه

مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...

مرگ قبول کرد و مرد رفت شربت بیاره...

توی شربت ۲ تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت...

مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست

و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...


مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت !

بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم !

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: داستان مرگتمام شدن
[ 19 / 11 / 1394 ] [ 23:0 ] [ غ . آ ]

 

( زنى كه در هر کاری بسم الله الرحمن الرحيم می گفت )

   در تحفةالاخوان حكايت شده است :

   مردى منافق زن مؤمنى داشت كه در تمام امور خود به اسم باریتعالى مدد می جست و در

  هر كار «بسم الله الرحمن الرحيم» می گفت . 

  شوهرش از  توسل و اعتقاد او به بسم الله بسيار خشمناک می شد و از منع او چاره نداشت 

  تا آنكه روزى كيسه كوچكى از زر را به آن زن داد و گفت او را نگاه بدارد !

  زن كيسه را گرفت و آن را در پارچه اى پيچيد و آن را با گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» در 

  مكانى پنهان نمود . 

  فرداى آن روز شوهرش كيسه را سرقت نمود و به دريا انداخت تا آنكه او را بى اعتقاد و

  شرمنده  كند  .

  پس از انداختن كيسه در دريا به دكان خود نشست  .  در بين روز صيادى دو ماهى  بزرگ

آورد که بفروشد .  مرد منافق آن دو ماهى را خريد و به منزل خود فرستاد كه زنش غذايى

  از براى شب او طبخ كند .

  چون زن شكم يكى از آن ماهيان را پاره نمود كيسه را درميان شكم ماهی ديد !

  بسم الله گفت و آن را برداشت و در مكان اوّل گذاشت . چون شب شد و شوهرش به منزل آمد

  زن ماهيان بريان را نزد او حاضر ساخته، تناول نمودند .آنگاه مرد گفت: كيسه زر را كه نزدت

   به امانت گذاشتم بياور . آن زن برخاسته «بسم الله ا لرحمن الرحيم» گفت و کیسه  را در

  پيش شوهرش گذاشت . مرد از مشاهده کیسه بسيار تعجب نموده و از این کار شگفت انگیز

  سجده الهى را به جاى آورد و از جمله  مؤمنان گرديد .


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: حکایت قرانی حکایت
[ 19 / 3 / 1392 ] [ 1:21 ] [ غ . آ ]


 

گویند روزی دزدی در راهی ، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و  دعایی نیز همراه آن

پیوست بود . آن شخص صاحب بسته را جسته و آنرا به صاحبش برگرداند .  

  او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی ؟ گفت :      

صاحب آن مال عقیده داشته که این دعا مال او را حفظ می کند که دعا را به دستمال بسته بود.         

من دزد مال او هستم ، نه دزد دین او ، اگر آن را پس نمی دادم و درعقیده صاحب آن مال خللی

می یافت آن وقت من دزد باورهای او نیز بودم و  این کار دور از انصاف است .

                                                             «کشف الاسرار»

موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: عبرت نامهحکایت
[ 1 / 3 / 1392 ] [ 23:51 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 17 / 3 / 1392 ] [ 1:19 ] [ غ . آ ]

مرحوم حاج حمید تقی پور - آقاکریم فرحناک و برادرزاده اش و محمدباقر آقا

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 17 / 10 / 1392 ] [ 1:15 ] [ غ . آ ]

جلوی قهوه خانه حسن آباد


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 16 / 3 / 1392 ] [ 1:4 ] [ غ . آ ]

آقایان : دکترمحمود علیپور نیاز -حاج اکبر محمد علی زاده -مرحوم صابر نیک نیاز -

محمدعلی نیک نیاز -مرحوم عسگر پورنیازی - حمید حقیقیان


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 15 / 2 / 1392 ] [ 23:59 ] [ غ . آ ]

آقای حاج اسماعیل عظیمی فلاحی - ابوی آقا محمد

پشت سر ایشان کوره آجرپزی جنب شهرک امام که دودکش آن پیداست

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: محله آخونیریش سفیدان آخونی
[ 30 / 7 / 1393 ] [ 1:5 ] [ غ . آ ]


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 15 / 1 / 1392 ] [ 23:52 ] [ غ . آ ]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعات
برچسب‌ها: سالاد سالادگیاهیالویه
[ 12 / 11 / 1393 ] [ 1:0 ] [ غ . آ ]

آقا محمدعلی پسر آقا مش محمد بقال که حدود چهل سال پیش به تهران رفته اند

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 5 / 3 / 1392 ] [ 22:0 ] [ غ . آ ]

آکربلارضا ، مرد خوش تیپ محله - کوهنورد بنام آخونی


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاریش سفیدان محله
برچسب‌ها: محله آخونیریش سفیدان آخونی
[ 12 / 3 / 1392 ] [ 22:15 ] [ غ . آ ]

قوشداشی قدیم بطرف شهید شریفی و آخونی

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس ها
برچسب‌ها: محله آخونیآخونی
[ 29 / 11 / 1402 ] [ 22:6 ] [ غ . آ ]

 

*******************

 

 

********************

 

 

*************

 

 

********************

 

 

*****************

 

 

****************

 

 

******************

 

 

********************

 

 

*********************

 

 

***************

 

 

***********

 


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس مطالب و موضوعاتمقالات و نوشته های ادبی
برچسب‌ها: پشت کامیونجملات زیبا
[ 1 / 1 / 1396 ] [ 1:0 ] [ غ . آ ]

آقایان : محمد علیدوخت - من - محمدصادق نیک نیازی - رضا اکبریان

نفر مابین اول و دوم - کریم اسماعیل پور ( راه قلعه بابک 1360 )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: محله آخونیاهالی آخونی
[ 29 / 4 / 1397 ] [ 17:23 ] [ غ . آ ]

از راست نفر سوم : رضا اکبریان - آ کربلارضا قاسملو  - قلعه ضحاک ( دی ماه 1362 )


موضوعاتمرتبط: همه ی عکس هاعکس های ورزشی
برچسب‌ها: قلعه ضحاککوهنوردی
[ 11 / 9 / 1392 ] [ 17:10 ] [ غ . آ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin:.

دربارهوبلاگ

محله یادگارهای پدری ام ، آخونی .
امکاناتوب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 288
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 296
بازدید ماه : 27488
بازدید کل : 493889
تعداد مطالب : 1634
تعداد نظرات : 496
تعداد آنلاین : 1

تاریخ روز




در اين وب سایت
در كل اينترنت